در تعاونی اعتبار فرهنگیان مرند چه می گذرد ؟

مهدی درخشانی : از چند ماه گذشته اخباری مبنی بر اینکه بانک مرکزی برای شرکت تعاونی اعتباری فرهنگیان مرند دیگر مجوز فعالیت صادر نخواهد کرد ، شنیده می شد ، تا اینکه مسئله ادغام این تعاونی با یک بانک قرض الحسنه مطرح شد و تازه از اینجا بود که مشکلات این تعاونی آغاز شد .

به گزارش پایگاه خبری مانداگارانا ، این روزها وضعیت تعاونی اعتبار فرهنگیان شهرستان مرند از نان شب هم واجبتر شده است چرا که بیشتر مشتریان این موسسه حتی نمی توانند سپرده های خود را وصول کنند .

اما از طرفی دیگر مصاحبه جنجالی مدیر عامل جدید شرکت تعاونی و به میان آوردن حرف و حدیث هایی در خصوص اعطای برخی وام های ۳ ، ۴ میلیاردی به برخی اشخاص در گذشته و عدم وجود نقدینگی باعث شده است که داد مشتریان در بیاید و همچنین هیچ یک از بانک ها نیز بلحاظ دارا بودن شرایط فعلی چندان تمایلی به ادغام با این تعاونی ندارند .

البته گاها اخباری نیز منتشر می شود که نظر شخصی مدیران است چرا که این تعاونی اعتبار از قبل زیر نظر بانک مرکزی در حال فعالیت بود و مردم نیز به اعتبار آن اطمینان و اعتماد نموده اند که از این لحاظ این تعاونی موظف و مکلف است به تعهدات خود چه به سپرده گذاران و یا اشخاص که به هر طریق ممکن مبالغی را با مشکلاتی به تعاونی واریز نموده اند و این تعاونی از پول آنها به موقع استفاده نموده و اکنون بایستی حق و حقوق مردم و وام های متعلقه تعهد شده و قطعی شده و سپرده های آنان پرداخت شود و موکول نمودن آن به آینده و برعهده بانک یا موسسه دیگر غیر معقول و غیر قانونی است و این موارد بایستی در قرارداد و توافق فی مابین در زمان ادغام مد نظر قرار گیرد

اما از سوی دیگر عدم اطلاع رسانی و احترام به حقوق مردم و پاسخگو نبودن چه به صورت اطلاعیه یا طرح در رسانه ها علت این اتفاقات و نارضایتی مردم از آنان است که پاسخگویی مدیران تعاونی اعتبار و گزارش امورات و واقعیت ها مطمئنا موجب رضایت و آرامش عمومی خواهد بود و این بی تفاوتی ها مدیران تعاونی است که مردم از آن دلگیراند و رنج می برند

با این حال باز هم خبرنگاران که مدافع حقوق مردم هستند با توجه به رسالت و وظیفه سنگینی که دارند ، پیگیری های خود را از نماینده مردم مرند و جلفا گرفته تا بانک مرکزی و مدیران این تعاونی انجام می دهند تا آخرین اخبار را از روند حل مشکلات این تعاونی در اختیار مردم قرار دهند .

انتهای پیام /

گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی

خداوند دانه را آفرید. دانه کوچک بود. نرم و ضعیف. توان باد را نداشت. باد که می‌وزید دانه پرواز می‌کرد. بر بال باد از این سو به آن سو می‌پرید. خوشحال بود از سفرهایش، از دیدن طبیعت با باد. اما غمی روی قلبش سنگینی می‌کرد. غمی پنهان. غم ضعیف بودن. هیچوقت بر خاک استوار نمیشد. غمش این بود. باد دیگری وزرید. دانه تصمیمش را گرفته بود. باد که بر زمینش گذاشت، خزید، توی خاک خزید و قایم شد زیر برگ گلی در همان حوالی. باد برگشت اما دانه بیرون نیامد. باران آمد باز هم دانه بیرون نیامد. باران می‌آمد. کرم کوچکی از کنار دانه گذشت. دانه را هل داد. دانه سرش از خاک بیرون آمد. می‌ترسید اما ماند. ماند و نوشید. باران نوشید. دانه بلند شد. بلند و بلندتر. برگ گل را کنار زد. حالا دیگر خودش برگ داشت. نور نوشید و آب. دانه دیگر دانه نبود. حالا درختی شده بود. درختی بزرگ و استوار. آنقدر استوار که ماوای پرندگان شده بود. دیگر غمی نداشت. باد می‌رفت و می‌آمد. میوه‌هایش را می‌انداخت. اما خودش را نه. دانه حالا درختی بود محکم و قوی که باد توانش را نداشت. دیگر ضعیف نبود و غمی نداشت. این پاداش صبر دانه بود که زیر خاک مانده بود. زیر خاک، بی آب و بی نور. دانه صبور بود.

...

امشب ...

یاد اردوی جنوب کردم...

یاد فکه و شلمچه...

یاد دوکوهه و اروند...

یاد طلائیه و هویزه...

یاد.....................

هوای خاک جنوب افتاده به سرم...

اولین برف پاییزی در ارتفاعات میشو مرند ، هوا خیلی خیلی سرده

صبح که از خواب بلند میشی میری حیاط واییییییییییییی حتی تصورش هم آدم رو می لرزونه ، هوا این روزا تو شهر مرند خیلی سرده خیلی به جان خودم 

ما که بخاری رو روشن کردیم که هیچ کاپشن هامون رو هم پوشیدیم یعنی به قول دکتر روحانی خودمون هوا بس ناجوانمردانه سرد است ! والله 

هواشناسی هم از قضا اعلام کرده گه تغییرات دمای هوا منجر به کاهش ۲۰ درجه‌ای دما نسبت به چند روز گذشته شده یعنی زمستان سرد نه پاییز زرد .

اومدین شهر ما لباس گرم یادتون نره بعد نگین هوا سرد شد یهویی ها ...

نمایشگاه مطبوعات هم تمام شد ... !

شنبه 13 مهرماه نمایشگاه مطبوعات به کار خود پایان داد.

روزهای آخر خیلی دلگیر بود ، تقریبا خلوت خلوت بود ، از یه طرف خوشحالی از اینکه به شهر خودت برمیگردی از طرف دیگر اینکه دیگه از شلوغی ها خبری نیست ... !

جشنواره مطبوعات فرصتی بود که از نزدیک تحریریه رسانه‌ها خود را در معرض دید ملت قرار دهند، به قول یکی از دوستان غرفه‌ها مثل آکواریوم بودند و ملت هم بعضا اگر کسی را می‌شناختند با نوک انگشت به هم نشان می‌داند که «اِ اِ این فلانیه» 

راستی امسال بعضی‌ها نبوند. مهر ، فارس ، جام جم ، اطلاعات ، همشهری  و... نمی‌دونم، ظاهر امر این بود که بعد از اینکه همه جا آباد شد، باید اینها می‌آمدند اما برعکس شد.

و نمایشگاه هم تمام شد و وسایل خودمون رو جمع کردیم و با یه وانت آوردیم به دفتر مرکزی البته کار تمام نشد بلکه دفتر رو دوباره دکوراسیون دادیم و ... 

اما در آخر خبر سانحه تصادف برای غرفه داران نمایشگاه کتاب تبریز دلمان را به درد آورد ، برای بازماندگان این حادثه ناگوار از خدا صبر مسئلت دارم .

این هم شعری از سهراب سپهری که جالب به نظرم رسید

نه تو میمانی و نه اندوه

و نه هیچ یک از مردم این آبادی ...

به حباب نگران لب یک رود قسم ،

و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،

غصه هم می گذرد ...

آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند ...

لحظه ها عریانند،

به تن لحظه خود،

جامه اندوه مپوشان ... هرگـز ...

هوا بس ناجوانمردانه سرد است ! ...

باز پاییز و غروب و دلتنگی

باز آه و بغض و دل زخمی

باز حرفهای ناگفته و غم دوری

باز اشکهای سرد و سکوت غمگین

باز فصل خزان و سردی دلها

باز بی مهری و کمبود عاطفه ها

باز وقت خداحافظی و بغض نهان

باز دل تنگ و چشمان گریان

باز گفتن حرف حلالم کن

باز وقت رفتن و دوری از یار

ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﺴﺘﻦ ... !

ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﺟﺎﻱ ﺷﺐ ﻭ ﺭﻭﺯﺷﻮﻥ ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻩ ! ...

ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﭘﺮﺩﺭﺩﻥ ﭼﻮﻥ ﺩﺭﺩﺷﻮﻧﻮ ﻗﺸﻨﮓ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻣﻴﻜﻨﻪ !...

ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﺯﻧﺪﮔﻴﺸﻮﻧﻮ ﺑﺎ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﻣﺠﺎﺯﻱ ﭘﺮ ﻣﻴﻜﻨﻦ ! ...

ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﺩﻟﺸﻮﻥ ﻣﻴﺨﻮﺍﺩ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺳﻜﻮﺗﺸﻮﻥ ﺭﻭ ﻧﺸﻜﻨﻪ ! ...

ﺍﻳﻦ ﺑﻌﻀﻲ ﻫﺎ ﻋﺠﻴﺐ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﻥ !!!

:: عکس از آقا سید مصطفی زمانی مرند ::

روستای من !

اینجا اروپا نیست !

اینجا روستای زیبای است که در کودکی در انجا بودم !

اینجا پاییز روستای زیبای " ملایوسف " شهر مرند است

عکس از دوست خوبم سید مصطفی زمانی

حضور در هشتمین نمایشگاه مطبوعات استان آذربایجان شرقی

سلام ،

بلاخره بعد از تلاش های فراوان پس از اخذ مجوز فعالیت ، این بار ما نیز در جمع مطبوعات استان آذربایجان شرقی حضور خواهیم داشت ، حضوری که برای اولین بار است که برای یک رسانه محلی که از شهرستان مرند برخاسته است اتفاق می افتد ...

این روزها خیلی سخت می گذرد اما به هر حال می گذرد ، در حال آماده سازی غرفه در نمایشگاه هستیم ، شاید خدا را چه دید غرفه برتر مطبوعات استان را هم بدست آوردیم چرا که جزو وب سایت های جوان و نوپا در استان هستیم .

پارسال همین موقع بود که بعد از کسب عنوان جوان نمونه در عرصه " جوان و رسانه " در شهرستان مرند توانستم عنوان " جوان برتر و فعال در حوزه خبرنگاری رسانه های دیجیتال را هم در شهرستان جلفا به خودم اختصاص دهم ، از تلاشم پشیمان نیستم چون با اراده و همت قوی تا کنون توانستم به نصف آرزوهای خودم  تا اینجا برسم . " خواستن توانستن است "

* پاییز هم که تو شهر ما از اول دست پر اومد ، هوا سرد شد و بارون بارید حس خوبی داشت ، فکر کن بعد از یک گرمای طاقت فرسا و گرد و خاک یهو هوا رنگ و بوش عوض بشه و همه جا نم نم بارون باشه به قول محسن چاووشی عزیز " هر روز پاییزه ، هر هفته پاییزه هر ماه پاییزه " ...

* مهر اومد ولی اینقدر سرم شلوغ شد که متوجه اومدنش نشدم ، مدرسه ها باز شدن ولی حتی من مدرسه رفته بچه ها رو هم متاسفانه ندیدم ولی خب هرچه بزرگتر می شیم دیگه وقت کم میاریم .

فعلا / تا دیدار بعد / در پناه حق

شهردار محترم ، شهر مرند نیازمند رنگ های شاد است !

مانداگارانا : چند روزی است رنگ برخی بلوارها در مرند توجهم را به خود جلب کرده است. همین رنگ های سیاه ، تیره و خاکستری که گویی شهر در افسردگی و ماتم است !

در اکثریت قریب به اتفاق شهرهای جهان ، فضای محیط ، نمای ساختمان ها ، تابلو ها و مبلمان های شهری و متاثر از آن پوشش و لباس مردم ، الوان و با رنگ های شاد و زیبا می باشد و همچنین با نگاهی به سیمای شهر های زمان های گذشته ، رنگ های طبیعی مصالح محلی ، عاملی بود که بناها بوسیله آن شناخته می شد و به شهر چهره ای هماهنگ می داد بطوریکه با روحیه ، اقلیم و فرهنگ مردم نیز منطبق بود به این ترتیب رنگ هرشهر تثبیت شده بود و به آن هویت می داد .

رنگ سبز ، رنگ مورد علاقه شهرداریهاست . مسئولان شهری هر وقت که بخواهند رنگی به چهره شهر بدهند ازاین رنگ استفاده میکنند .

مردم یک شهر احساس گوشه نشینی ، جمعیت نشینی ، هیجان طلبی ، عشق ، خشونت ، بی حوصلگی وهیجان زدگی میکنند . اینها و سایر حالات روانی که میتوان با رنگ نمادین کرد باید در محیط عمومی شهر جایی داشته باشد . بنابراین برای زندگی رنگارنگ ، فضای رنگارنگ مورد نیاز است .

مرند ، شهری که به ندرت پل ها و مبلمانش پوشیده از رنگ های متنوع است، شهری که ساکنینش به نشستن روی نیمکت های طوسی رنگ و بلوار هایی که رنگ هایشان تیره است و نمای خانه هاشان محدود به چند رنگ کلیشه ای است عادت کرده اند

آیا تا به حال به این فکر کرده اید که اگر پله ای هوایی، یا بلوار های سطح شهر به جای رنگ های سیاه و سفید یا طوسی، نارنجی، بنفش یا زردقناری! بود چه اتفاقی می افتاد؟

آیا واقعاً اتفاقی می افتاد؟ برای کدامیک از ما رنگ شهرمان از اولویت های بصری است؟

بارها درمورد اهمیت رنگ در زندگی و به خصوص زندگی شهری چیزهایی شنیده و خوانده ایم ؛ تأثیر استفاده بجا از رنگ در حفظ یکپارچگی محیط، کاهش خستگی افراد و تزریق نشاط به جامعه. حتی اگر از نظریه های روانشناسی رنگ ها (توجه به جنبه های عملکردی و فیزیکی رنگ با توجه به ابعاد و تأثیرات روانی) که به نظر من نظریه های کاملاً نسبی و البته کلیشه ای است بی خبر باشیم ، روند زندگی روزمره در انتخاب رنگ لباس، ماشین و دکوراسیون منزل ما را به این نتیجه رسانده که دنیای رنگارنگ برای اکثر ما دنیایی جذاب تر و شادتر خواهد بود.

اما آیا در سه سال اخیر با ورود سیدرضا هاشمی به شهرداری مرند به عنوان شهردار برای آراستگی هرچه بیشتر مرند از سوی شهرداری و سازمان های ذیربط اندیشیده و اجرا شده است !؟

شهردار باید بداند که چه عاملی باعث نشاط مردم شهر میشود و چه کند تا آرامش مردم حفظ شود ،لبخند بر لبان آنان بنشیند و احساس امنیت روانی بکنند.

ضعف برخی مدیران میانه شهرداری بخصوص در امر زیباسازی و فضای سبز مشهود است و شهردار مرند باید در این خصوص اقدامات اساسی انجام دهد .

اما اینکه چرا مرند مانند شهرهای دیگر از این رنگی تر نمی شود؟ یا چرا شهروندان یا مسئولان به رنگی تر بودن بلوار ها و نقاشی کردن نمای ساختمان ها نمی پردازند ناشی از نگاه مردم و توان اجرایی مسئولان است.

آیا امکان مشارکت بیشتر در تصمیم گیری های زیباسازی شهر به مردم داده شود تفاوتی حاصل خواهد شد؟ سیاست های فرهنگی و چارچوب های اجتماعی، جشنواره کوچه های زیبا، فراخوان دیوار نگاری شهری، جشنواره های مختلف فرهنگی وهنری برای زیباسازی شهر و استارت همه اقداماتی است در جهت مشارکت هرچه بیشتر شهروندان علاقه مند به حوزه زیباسازی و هنر شهری .

اما اینکه همواره می توان بهتر از آنچه که هست بود و عمل کرد. سیمای مرند هم با همه تلاشهایی که درجهت پیراستگی اش از این رنگ آمیزی و زیباسازی های انجام شده آنطور که باید شادابی مطلوب را ندارد.

لذا جا دارد شهرداری با توجه به اهمیت موضوع با استفاده از نظرات کارشناسان و مشاوران زیربط در امور روانشناسی رنگ ها و تنوع بخشی به رنگ نماهای ساختمانی و فضاهای شهری و همچنین ارائه راهکارها و شیوه های زیباسازی ، معماری و مبلمان شهری به مردم ، پیمانکاران ، ساختمان سازان و برج سازان در احداث بناها و ساختمان ها نسبت به هویت بخشی به شهر اقدام و همچنین مردم را تشویق به زیباسازی جلوی منازل ، مغازه ها بنمایند و همچنین برای تشویق مردم جوایز و نیز تخفیفات عوارضی پیش بینی نمایند .

گزارش از : مهدی درخشانی / مدیر مسئول ماندگارانا